درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش امدید


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3858
بازدید دیروز : 73
بازدید هفته : 4019
بازدید ماه : 4788
بازدید کل : 236018
تعداد مطالب : 1092
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

فروش
فروشگاه اینترنتی

سریال یوسف پیامبر اورجینال


خرید سریال یوسف پیامبر اورجینال


دسته فیلم و کارتن زیردسته سریال

شماره مجوز 6-5898791-3450050

سریال یوسف پیامبر

Yosof Payambar
دوبله فارسی . کامل 12 DVD


با خرید نقدی از 10 درصد تخفیف ویژه برخوردار شوید

این مجموعه شامل 12 دی وی دی و قابل پخش در کلیه دستگاه های خانگی و کامپیوتر و کلیه دی وی دی پلیرها میباشد.

با یک بار خرید از ما مشتری ما خواهید شد

فروشنده: اورانوس

قیمت: 10,000 تومان

درصد :10

خرید سریال یوسف پیامبر اورجینال



خرید تمامی پکیج های Call of Duty 5(World at War)Full Patches
خرید آموزش مدیریت گاوداری صنعتی
خرید عود چای سبز رایحه ناب
خرید آموزش مدرک Wireless Sharp


پنج شنبه 15 تير 1391برچسب: خرید,سریال,امپراطور,دریا, :: 2:54 ::  نويسنده : imc

سریال امپراطور دریا


خرید سریال امپراطور دریا


دسته فیلم و کارتن زیردسته فیلم خارجی

یوم مون روپوش صورت خودش را بر می داره و بعد از احترام به ارباب سول میگه من اومدم تا گونگ بوک را بکشم که ارباب سول خیلی محکم و بدون ترس میگه گونگ بوک از کسانی مثل تو شکست نمی خوره از اینجا برین بیرون(و نمیگه که اون به جینول رفته) و جونگ دال که شمشیر را روی گردن ارباب سول گذاشته بدجور جا می خوره

جونگ دال با کمال هرزه گری و بی احترامی به ارباب سول میگه حرف زیادی نزن و بگو گونگ بوک کجاست که ارباب سول چنان دادی سرش میزنه که همونجا خودش خراب میکنه

یوم مون میگه ما کاری به شما نداریم فقط به ما بگید گونگ بوک کجاست که ارباب سول میگه اون به یانگزو رفته و بک ینگ میاید اونجا و میگه گونگ بوک اینجا نیست و لرد کیم را نتونستیم پیدا کنیم و یوم مون میگه ارباب سول با خودم به جینول می بریم

گونگ بوک که خیلی نگران ارباب سول با سرعت صوت در راه چانگهی که رییس موچانگ میگه نصف روز طول می کشه که برسیم باید کاری بکنیم که گونگ بوک میگه از آبهای سونجی (که بسیار ناهمواره و پر از صخره است) میریم

ارباب یی هم در بازداشت موقت به سر میبره و زنده موندنش به نتیجه کار یوم مون وابسته است

گونگ بوک به چانگهی میرسه و ارباب جو (خرزوخان) که تخصص خاصی در دادن این جور خبرها داره به گونگ بوک میگه دزدها ارباب سول را بردند



یوم مون با ارباب سول به جینول میرند که رییس جانگ خبری دستگیر ارباب یی را به یوم مون میده و یوم مون که بدجور آب روغن قاطی میکنه میگه پس این همه افراد چه غلطی می کردند .



دو تا از کسانی دیشب پست داشتن پیش یوم مون برده میشند و یوم مون میگه شما چطور زنده موندین که رییس جانگ میگه اونها پست را ترک کردند و با دو دختر سر می کردند که یوم مون خیلی عصبانی میشه و اونها را به درک پیوند میده

چی ریانگ خیلی نگران پدرشه که گونگ بوک میاید اونجا و میگه من ارباب را هر طور شده نجات میدم و شما نگران نباشید

یون که احساساتی شده به گونگ بوک میگه که ما باید همین الان بریم جینول و اونجا خراب کنیم و ارباب را آزاد کنیم که رییس موچانگ میگه پیاده شو با هم بریم یوم مون با عجله کاری انجام نمی ده حتی اگه بفهمه که ما ارباب یی را دستگیر کردیم و گونگ بوک میگه ما نباید ارباب یی را به مقامات تحویل بدیم پس به کسی نگین که ما اون را گرفتیم . لرد کیم هم به اونجا میاید و جریان ربوده شده ارباب یی را می پرسه

لرد کیم به گونگ بوک میگه که مگه تو به یانگزو نرفتی ؟ گونگ بوک میگه من به مرکز فرماندهی دزدان حمله کردم تا یوم مون و ارباب یی را بکشم ولی یوم مون هم توی این مدت اومده به چانگهی و ارباب را با خودش برده ولی من ارباب یی را دستگیر کردم و آوردم به چانگهی لرد کیم که این خبر را می شنوه میگه سریع باید ارباب یی را به پایتخت ببریم واز اون اعتراف بگیریم تا بانو جمی را هم دستگیر کنیم که گونگ بوک میگه نمی تونم این کار را بکنم ارباب یی باید کشته بشه ولی اونوقت یوم مون ارباب سول را میکشه

ایندفعه نوبت یوم مون که در مواقع درماندگی در ساحل به افق نگاه کنه که جونگ دال میاید اونجا و به چان تیا میگه نگاه کن توی این موقعیت که هر لحظه ممکنه به ما حمله بشه اون رفته و به دور دست نگاه میکنه . اون با نگاه کردن به دریا منتظر که دریا ارباب یی یا جانگهوا را بهش بده . دیگه فاید نداره ما باید الان از اینجا فرار کنیم چون دیگه ارباب مرده و کارش تمام شده (ارباب یی را مرحوم کرد ) ما باید به فکر خودمون باشیم

رییس جانگ جونگ دال را را احضار میکنه و بدون هیچ حرفی یکی میاره توی صورت جونگ دال و بهش میگه تو اون دخترها بردی به اون جزیره و به خاطر تو بود که نگهبانها پستشون را ترک کردند که جونگ دال میگه من فقط به فکر اونها بودم که از نگهابانی خشته نشند و سرگرمی داشته باشند که رییس جانگ یک سکانس بسیار جالب بوجود میاره و جونگ دال را میگیره زیر مشت و لگد و بهش میگه اگه این موضوع را به سر رییس بگم که گردنت را میزنه فلان این یک درس بود برات و لی اگه دیگه اشتباهی بکنی دیگه زنده نمی مونی که بخواهی درسی یاد بگیری .جونگ دال هم عصبانی میشه و میگه من دیگه اینجا نمی مونم

جونگ دال پیش بانو جمی میره و میگه من با پای خودم اومدم اینجا من تا پای جون به شما وفادارم و برای شما حاضرم جونم را بدم و بزارید بیام توی گوهتون که بانوجمی میگه تو به ارباب یی خیانت میکنی که به من فادار باشی که جونگ دال میگه اوضاع اونجا خیته چون گونگ بوک ارباب یی را گرفته و بانو جمی بدجور شوکه میشه چون اگه ارباب یی دهن باز کنه بانو جمی هم ..... کل لقوماً شکار

جونگ دال شاد و شنگول میاید بیرون و به چان تیا میگه دیگه سختیها تمام شد و ما پیشرفت می کنیم بانو جمی ما را قبول کرده که نیوچانگ میاید و بهش میگه بانو جمی گفت که فعلاً برگرد به جینول تا خبرت کنم

نیو چانگ خبر ربوده شدن ارباب سول را به بانو جمی میده و میگه که یوم مون میدونه چه کار کنه ولی بانو جمی که بد جور دیپرنس کرده میگه باید به طریقی شر ارباب یی را در بازداشتگاه کم کنیم که اگه دهنش را باز کنه کار من تمامه

لرد کیم پیش ارباب یی میره و میگه چطور رییس ارشد کمیته بازرگانان در یانگزو فرمانده دزدان دریایی میشه که ارباب یی با خونسردی میگه که دریا مگه صاحب داره من فقط یک قسمتیش را برای خودم برداشتم لرد کیم میگه ساکت شو تو کشتیهای بازرگانان را غارت کردی و مردم را به عنوان برده بردی به چین و سزای کار تو مرگه و ارباب یی میگه اگه با مرگ گناهان من جبران میشه پس خیلیها توی پایتخت هستند که باید به مرگ محکوم بشند .

لرد کیم میگه تو با بانو جمی همگاری میکنی اون به تو گفته که من بکشی ولی ارباب یی خیلی مستعد میگه من با بانو جمی رابطه ای نداشتم فقط توی یانگزو اون دیدم و از وقتی که به شیلا اومده دیگه اون را ندیدم

لرد کیم میگه که ارباب یی خیلی زرنگ و شجاعه (بی خود که ارباب نشده) و دم به تله نمیده ولی اگه تو اون را آزاد کنی و نیروهای حکومتی بفهمند زندگی خودت توی خطر میوفته گونگ بوک میگه جون ارباب سول از همه چیز مهمتره و برای من مهم نیست که چی میشه و لرد کیم هم میگه پس به کسی در این مرود جیزی نگو و هر کار می خواهی بکن

گونگ بوک به ارباب جو میگه من باید برای نجات ارباب سول به جینول برم و با یوم مون مذاکره کنم چون میدونم که یوم مون برای نجات جون ارباب یی هر کاری میکنه . گونگ بوک میگه من تنها میرم اونجا و کسی با من نمیاید

از اون طرف رییس جانگ به یوم مون میگه ما باید کاری بکنیم و اگرنه زندگی ارباب به خطر میوفته ما باید از بانو جمی کمک بگیرم چون اون فرماندار را تحت کنترل خودش داره ولی یوم مون میگه بانو جمی خیلی راحت از این موضوع میگذره چون اون فقط از این میترسه که رابطه اش با ارباب یی لو بره و به فکر این چیزها نیست

گونگ بوک به جزیره جینول میره و محاصره میشه

ادامه می یاید
به شماره پروانه 155/731438

فروشنده: جدید کالا

قیمت: 11,900 تومان

درصد :35

خرید سریال امپراطور دریا



خرید طرح تولید بیسکویت ساده٬ میشکا و نان و شیرینی محصول هدیه
خرید زندگی بدون محدودیت
خرید نگین فیروزه نیشابور 8
خرید AutoCAD Mechanical 2012 اتوکد مکانیک



سریال خیرالله وصندوقچه اسرار(اورجینال)


خرید سریال خیرالله وصندوقچه اسرار(اورجینال)


دسته فیلم و کارتن زیردسته سریال

سریال ایرانی و قدیمی خیرالله و صندوقچه اسرار یکی از زیباترین سریال های دهه 60 است که خاطرات زیادی را برای ما زنده می کند.
مجوز152/54/654

فروشنده: بهترین فروشگاه

قیمت: 8,500 تومان

درصد :20

خرید سریال خیرالله وصندوقچه اسرار(اورجینال)



خرید طرح ایجاد خوشه صنعتی کامپوزیت
خرید آموزش Cisco CCVP - Exam-Pack 642-453 GWGK
خرید راهنمای سریع رفتار درمانی عقلانی هیجانی
خرید Create


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 110 صفحه بعد

 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب